خود من

ساخت وبلاگ

نوشته من راجب خود منه امروز ، حقیقت اینه که من هم ترس هایی دارم با وجود این که آزادانه توی وبلاگم مینویسم و تا به حال کسی نگفته چرا....

ترس من با همه ترسا متفاوته

من میترسم که نکنه کسی بخونه و به چیزی فک کنه که نباید فکر میکرد!

من میترسم که اصلا کسی میخونه که اصلا زنی هست که فکر کنه چرا حق منو با لیوان آب میخورن؟

من از ننوشتن میترسم...از این که دیگه خودکاری توی دستم نباشه..‌‌.از این که دیگه کیبوردی برام نباشه...از این که حتی اینجا نباشه

من عادت کردم به نوشتن که وقتی سر ریز میشم بنویسم

که وقتی دلم میگیره بنویسم

که وقتی عصبیم و راجب اتفاقی که تو جامعه افتاده بجای جنگ با روان خودم بنویسم

تقصیم کنم من میترسم از ننوشتن 

حقیقت اینه نوشتن خوبه ولی گاهی وقتی فکر این که شاید کسی نفهمه یا اگرم بفهمه با نثار فوش ببنده صفحه رو ترس اینا منو منع میکنه از نوشتن ولی هر وقت یاد آتنا ها تا رومینا ها میفتم دلم میخواد فریاد بزنم ولی نمیتونم پس مینویسم 

نوشتن منو خالی میکنه...

نوشتن باعث میشه با خودم جنگ نداشته باشم 

حتی باعث میشه توی دنیایی خیالی و زیبای خودم زندگی کنم بدون تبعیض ها و تهدید ها....

بنویسین نوشتن خوبه هیچ کس جز ما مارو نجات نمیده....

درد یــڪ هفتـــہ...
ما را در سایت درد یــڪ هفتـــہ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : benamzanpani بازدید : 71 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 15:57