رد انگشت

ساخت وبلاگ

چشم هامو باز میکنم به اطرافم نگاهی میندازم میخوام خودمو گول بزنم و بگم هیچ ظلمی نیست قانون جنگل وجود نداره...

یاد دختر همسایه می افتم وقتی که گفت کتکم میزد تا چادری شم و من اشکامو از خانوادم پنهون میکردم که دل مادرم نشکنه 

وقتی رد انگشتای روی صورتشو با کرم پودر و پنکیک پنهون میکرد تا دل پدر و مادرش خوش باشه که عروس یک هفته ای خوشبخته

وقتی میپرسیدی چرا داری تحملش میکنی هیچ حرف قانع کننده ای جز دوس داشتن نمیزد من نمیخوام عشق و زیر سوال ببرم ولی میخوام بگم هیچ دوست داشتنی لیاقت اینو نداره که روی صورت زیباتون رد انگشتای نامردنگی باشه 

قدر خودتونو بدونین خودتون اول برای خودتون ارزش قائل باشین اجازه ندین با قانون جنگل رهبریتون کنن 

میدونم هیچ حقی نداری میدونم حتی بری دادگاه بهش نمیگن نباید و ازش چراشو میپرسن که بتونه خودشو وکارشو توجیه کنه 

زن نیازی نداره به جنگ کردن توی کل تاریخ بشریت جنگ فقط به دست مردا بوده یاد بگیرین وقتی کسی طلاق گرفت نپرسین چرا

وقتی خبر طلاق دختره به گوش رسید همه میگفتن چرا باید از یه جایی به اون خوبی فرار کنه حتما کسی رو زیر سر داره دختره

ولی من دیده بودم رد انگشت روی صورتشو....

درد یــڪ هفتـــہ...
ما را در سایت درد یــڪ هفتـــہ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : benamzanpani بازدید : 82 تاريخ : جمعه 17 تير 1401 ساعت: 9:57