بخوان زن را

من یک دخترم

من یک زنم

من اجازه ندارم دوچرخه سواری کنم

من اجازه ندارم به ورزشگاه بروم 

و اگر روزی این قانون های مسخره را شکستم مجرم میشوم

از ترس شاید کاری بکنم و کشور من برای فرار از پاسخ حکم دیوانه یا کسی که اختلال روانی دارد را برایم صادر میکنند

دختر زیبای من آرام بخواب برای سوخته های تنت مرهم که نه حرف هایی اورده ام شاید روحت بیشتر به درد آید 

اینجا همه گفته اند به ورزشگاه نمیروند تا به تو احترام بگذارند اما من شک دارم ملت من مردان این سرزمین این کار را انجام دهند همه را نمیگوییم اما هستند کسانی که حتی هنوز هم هیچ واکنشی نشان نداده اند برای جوانیت برای تن سوخته ات و برای علاقه هایت اینجا همه فوتبالیستا میگویند که به عشق طرفداران توپ میزنند اما حتی برای توه طرفدار خطی ننوشتن من به جای خودم شرمنده ام که در چنین کشوری به دنیا امدم من به تنهایی کاش میتوانستم جواب جوانیت را از تمام قدرت مداران بگیرم جواب این که چرا زن نمیتواند دوش به دوش مردان علایقشان را دنبال کنند چرا نمیتواند شیپور بزنند برای تیمشان چرا نمیتوانند پایه بزنند برای روحشان اینجا تاریکی مطلق است برای روح آبی تو جایی وجود نداشت

اینجا کسی نمیگوید چرا؟

کسی نمیپرسد چراااا؟

زنان ما چه از مردان کم دارند 

و این چیزی است که ما نمیدانیم 

دین ما دین محمد دینی مرد سالار است که برای این که زنان زیاد حرف نزنند گاهی به نفع ما سخن گفته که در آن هم اگر کاوش کنی ریشه مرد سالاری را خواهی دید 

البته این را هم بگویم که فقط در ایران من اینگونه است....

اینجا حتی برخی زنان هم به دنبال منافه مردان هستند نماینده گان زن میگویند نه کجا حق ما خورده شده نه اصلا اینگونه نیست...

اری اینجا زنانی که مث تو هستند به تعداد انگشت میرسند درد یــڪ هفتـــہ...